دسته بندی ها
ارزش افزوده از دیدگاه حسابداری
در حسابداری این مفهوم در سال 1975 توسط کمیته تدوین استانداردها ی حسابداری انگلستان بیان گردید. این کمیته پیشنهاد نمود که شرکتها نحوه ایجاد ارزش افزوده و توزیع آن را به شکل صورتحسابی جداگانه ارائه دهند، این صورتحساب به صورت ارزش افزوده vasمعروف است.در ابتدا اشتیاق به این صورتحساب در انگلستان زیاد بود ولی در سال 1979تعداد شرکتهای ارائه دهنده این صورتحساب به شدت کاهش یافت.به رغم آنکه صورت ارزش افزوده در حسابداری از رسمیت واعتبار جهانی برخوردار است ، هنوز در هیچ کشوری برای محاسبه ارزش افزوده استانداردی که مطابق با اهداف حسابداری مالی و حسابداری مدیریت باشد، تهیه نگردیده است. در کشورما شرکتها ی بزرگ مانند ایران خودرو و سایپا ، محاسبه ارز ش افزوده را در قالب گزارش فعالیت هیات مدیره بطور سالانه ارائه می دهند .
سود ناشی از ارزش افزوده
از منظر وسیعتری می توان گفت که واحد تجاری ، مدعیان و گروه های ذیحق و ذینفعی دارد که نه تنها شامل مالکان و سرمایه گذاران است بلکه کارکنان و مالکان اموال استیجاری را نیز در برمیگیرد . این دیدگاه با مفهوم ارزش افزوده سود مورد اشاره قرارگرفته است . در اصطلاحات اقتصادی ارزش افزوده عبارتست از مابه التفاوت قیمت بازار محصولات انتفاعی و قیمت کالاها وخدماتی که از طریق انتقال از اشخاص یا سایر واحدهای انتفاعی تحصیل شده است .
مفهوم ارزش افزوده زمانی بیشترین معنا را خواهد داشت که در مورد شرکتهای بسیار بزرگ که بر زندگی هزاران نفر تاثیر می گذارند واثرات فراتر از منافع مالکان است ، بکارگرفته شود .
سود ناشی از ارزش افزوده شامل اقلام زیر است:
دستمزد ، اجاره، بهره، مالیات ، سود پرداختی به سهامداران ، سود تقسیم نشده در نتیجه سود ارزش افزوده فقط به مالکان شرکت تعلق نمی گیرد بلکه به همه دریافت کنندگان یا مدعیان ارزش افزوده شرکت تعلق می گیرد
سود خالص واحد انتفاعی
طبق بیانیه 1957«انجمن حسابداری آمریکا»(AAA)«...هزینه های بهره،مالیات بر درآمد و مبلغی که از بابت سهیم کردن کارکنان در سود،پرداخت می شود از عوامل تعیین کننده سودخالص شرکت نمی باشند».بنابراین،می توان نتیجه گرفت، این اقلام نوعی توزیع سود خالص هستند ونه اینکه پیش ازرسیدن به سود خالص, از درآمد شرکت کم می شوند.همچنین می توان نتیجه گرفت که سهامداران، اعتبار دهندگان و دولت در گروه ذینفعان شرکت قرار می گیرند.
محاسن :جنبه های مالی و عملیاتی شرکت را از یکدیگر تفکیک می کند؛یعنی در این دیدگاه،سود خالص شرکت معرف مفهوم عملیاتی سود خالص است.بهره متعلق به اعتبار دهندگان و سود متعلق به سهامداران،ماهیتا،مالی هستند؛از طرفی مالیات بر درآمد،ماهیتاً،مالی و یا عملیاتی صرف نمی باشد؛بنابراین منظور نکردن آن در محاسبه سود خالص نوعی مزیت به حساب می آید؛چون معرف هزینه های عمومی قابل کنترل نمی باشد.
معایب:منظور کردن دولت به عنوان یک گروه ذینفع شرکت ولی مستثنا کردن کارکنان و سایر گروهها(از لحاظ منطقی)بحث برانگیز است.
سود متعلق به سرمایه گذاران
بر اساس مفهوم واحد انتفاعی ، هم سهامداران و هم اعتباردهندگان بلندمدت هر دو سرمایه گذاران و تامین کنندگان سرمایه دائمی واحد انتفاعی هستند . با جدایی مالکیت وکنترل در شرکتهای بزرگ تمایز بین سهامداران اعتباردهندگان تنها به الویت در دریافت سود ودریافت داراییها درزمان انحلال وتصفیه شد .دراین مفهوم سود متعلق به سرمایه گذاران شامل بهره وام ، سود سهام توزیع شده ، سود تقسیم نشده می باشد.
سود خالص متعلق به سهامداران
دیدگاه سنتی پذیرفته شده در مورد سود خالص این است که آن نشاندهنده بازده مالکان شرکت می باشد. این دیدگاه برپایه روش مبتنی بر مالکیت قرار دارد و سود واحد تجاری را به عنوان بدهی واحد تجاری به مالکان آن به حساب می اورد. بیانیه های هیئت استانداردهای حسابداری مالی همواره موید این است که سود خالص متعلق به سهامداران است
سود متعلق به سهامداران عادی
صورتهای مالی که برای سهامداران و سرمایه گذاران تهیه می شود ، معمولا تصور بر این است که مهمترین عدد این صورتحساب ها سود خالصی است که به صاحبان سهام عادی تعلق میگیرد. در خبرهای مالی ،سود هر سهم وسود تقسیمی هر سهم بیش از هرعدد دیگری گزارش میشود وهمزمان باآن رسانه ها در مورد قیمت بازار هر سهم بحث میکنند. از این رو ازدیدگاه رفتاری گزارشاتی مورد درخواست است که بتوان در آنها به راحتی سودخالص متعلق به سهامداران عادی را محاسبه کرد.
دارندگان سهام عادی و خریدارن بالقوه سهام عادی همواره به جریان های اینده سود تقسیمی توجه زیادی دارند و اگاهی از سود خالص و سیاست های مالی شرکت می تواند برای دارندگان سهام عادی منشا اطلاعاتی مفیدی باشد ولی یک سرمایه گذار برای اینکه بتواند سود تقسیمی را که درآینده دریافت خواهد کرد ،پیش بینی کند باید تعداد سهامی را که درهر دوره در دست مردم خواهد بود نیز پیش بینی نماید.درموارد زیر سود هرسهم و سود تقسیمی ، به صورت بالقوه ، رقیق خواهدشد:
سهام با الویت بالا در دست مردم باشد یا اوراق قرضه قابل تبدیل به سهام عادی ، یا برگ اختیار منتشر شده باشد ویادرمورد فروش سهام به قیمتی کمتر از قیمت بازار قراردادهایی بسته شده باشد .دربیانیه شماره15 هیئت اصول حسابداری به واقعیت مربوط به رقیق شدن سود هرسهم توجه وتوصیه شده که شرکتها با تهیه صورتهای مالی پیش بینی سود هرسهم (پس از رقیق شدن) را محاسبه و گزارش کنند.
منبع:mrahbari.blogfa.com